پری جادویی

غمگین که عققشو از داست داد

پری جادویی

غمگین که عققشو از داست داد

تظاهر

خسته ام از تظاهر به ایستادگیاز پنهان کردن زخم هایم
زور که نیست !
دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم و
با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است....!
............اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم
میخواهم لج کنم ، با خودم ، با تو ، با همه ی دنیا...!
چقدر بگویم فردا روز دیگریست و امروز بیاید و مثل هر روز باشی....؟؟!
خسته ام .... از تو .... از خودم....از همه ی زندگی .....
میخواهم بکشم کنار ! از تو ... از خودم..... از همه ی زندگی ..

نظرات 3 + ارسال نظر
مهدی چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:55 ق.ظ http://sokhane_eshgh.mihanblog.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااااام
خوبی؟

شرمنده مژده جان
یکم اوضام به هم ریختست
ببخشید
شرمنده
ممنون که اومدی

مهدی چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:57 ق.ظ

راستی قالب وبتم عوض کن!
اصلاً هیچکدوم از پست هاتو نمیشه خوند!
به هم ریخته کلاً

pegah جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:01 ب.ظ

vaiiiiiiiiiiiiii khodaye maaaaaan!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد